اسلام رحمانی و پیامبر رحمت (ص)

مقدمه

آنچه تقدیم میگردد با چشم پوشی از نزاعهای سیاسی و با قصد رسیدن به واقعیتی است که در میانه کشمکش و جدال سیاسی مورد غفلت قرار گرفته و أحیانا مورد انکار قرار میگیرد، تا آنجا که برخی عنوان «اسلام رحمانی» را مورد بی مهری و اعراض قرار داده و بیزار گونه اعتقاد به آن را به مخالفان سیاسی خود نسبت میدهند، یکی راه افراط و دیگری راه تفریط را میپماید، یکی آن چنان عنوان رحمت را گسترش میدهد که گویا خدای مهربان برای مشرکان، کافران و مفسدان کیفری قرار نداده و احکام گیفری در اسلام وجود ندارد و دوزخی را نیز در نظر نگرفته و با زبان حال میگویند هرآنچه خدا دارد بهشت جاویدان است!! و بالاتر اینکه دوزخ را مطلوب دوزخیان دانسته و اینکه برخی از اهل دوزخ با شراره های آتش بازی میکنند همانند شناگری که در دریای مواج به شناگری میردازد و خواهان خروج از آن نیستند!!

در برابر دسته ای دیگر راه تفریط را پیموده و آن همه آیات رحمت خدا در قرآن کریم را نا دیده گرفته و عنوان «اسلام رحمانی« را به سخریه میگیرند! این دسته گویا چنین میاندیشند که اصل و اساس خدا و اسلام بر پایه قهاریت، انتقام، غضب، جنگ و کشتار بنا نهاده شده است، این دسته هر کسی را که عنوان «اسلام رحمانی» را بر زبان جاری میکند با تازیانه انحراف و اتهامات ناروا مینوازند!!! و این در حالی است که هر دو دسته راه خطا را میپیمایند، ولی یکی با افراط و دیگری با تفریط.

آیات رحمت در قرآن

اینک در این باره مهمترین کتاب وحی الهی، یعنی قرآن کریم نازل شده بر برترین و والاترین پیامبر را گشوده و آیات رحمانی آن را مرور مینماییم:

نخستین آیه قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» است و این جمله صد و چهارده بار در قرآن آمده است و خدا ۱۷۰ بار خود را با وصف «رحمن» و ۲۲۷ بار با وصف رحیم و شش بار با وصف «ارحم الراحمین» و نیز به هیئتهای دیگر و الفاظ مشابه ستوده است.

و فرمود: «… وَ رَحْمَتي‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ء…» [الاعراف:۱۵۶]

و فرمود: «قُلْ لِمَنْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ …». [سوره انعام:۱۲].

یعنی: «یگو [به مشرکان] آنچه در آسمانها و زمین وجود دارد از کیست؟ بگو برای خدا، که بر خویشتن رحمت را نوشته است…».

و به پیامبرش خطاب فرمود: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلين‏» [آل عمران: ۱۵۹].

« پس با آن رحمتى كه از خدا به تو عنايت شد برايشان نرم شدى و اگر خشن و سختدل بودى بدون شك از پيرامونت پراكنده مى‏شدند پس از آنان چشم بپوش و براى آنان آمرزش بخواه و در امر مهم با آنان مشورت كن آن گاه چون عزم كردى پس بر خدا توكل كن زيرا بى گمان خدا دوست مى‏دارد توكل كنندگان را».

در تفسیر آیه  شریفه آمده است: و در اين آيه دلالت است بر اختصاص پيامبر صلی الله علیه وآله به اخلاق كريمه و افعال حسنه و از عجائب حضرتش اين است كه اسباب بزرگى را بيش از همه دارا بود، زيرا نسبش از همه عاليتر بود و مقاماتش از همه والاتر و شجاعترین و سخى‏ترين و پاكترين و فصيحترين آنها بود ولى در عين حال از همه متواضعتر بود و از تواضع او اين بود كه لباس خود را خود وصله ميزد و نعلين خود را پينه ميكرد و بر الاغ سوار ميشد و دعوت بندگان و بردگان را اجابت‏ ميفرمود و بر خاك مى‏نشست و مردم را بدون خشم و اخم و رنجاندن خاطر به خدا ميخواند.

چه نيكو مدح كرده آن كس كه در مدح حضرتش سرود:

فما حملت من ناقه فوق ظهرها             ابرّوا و فى ذمة من محمد

 ترجمه: «هيچ ناقه (و مركبى) بر پشت خود بهتر و با وفاتر از محمد (ص) سوار نكرده است».

 در آيه نيز ترغيب مؤمنان است بر عفو از گناهكار و نيز طلب آمرزش بر بدكار و نيز ترغيب است بر مشورت با يكديگر در امور خود و همچنين نهى است از خشونت در گفتار و غفلت در اخلاق و جفاى در عمل و نيز آنها را به توكل به خدا و واگذارى كارها به او ميخواند و نيز دلالت دارد بر لطف الهى كه اگر رحمت نبود نرمى و تواضع از پيامبر صادر نميشد و اگر اين نبود كسى دعوت او را نمى‏پذيرفت و نيز بيان كرده كه امور نفرت‏آور از پيامبر ما و ديگر انبياء و مردم مانند آنها و جانشينان آنها كه حجت بر مردم هستند به دور است و اين آيه نيز آنها را از گناهان كبيره پاك ميداند زيرا نفرت نسبت به گناهان كبيره بيشتر است (طبرسی، مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۷۰، ترجمه ج ۴، ص ۳۱۵ – ۳۱۶).

و نیز خداوند پیامبرش را مخاطب قرار داده و فرمود: (وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏). (سوره انبیاء:۱۰۷).

یعنی: «و ما تو را نفرستادیم جز اینکه رحمت و مهربانی برای اهل جهان باشی».

و فرمود: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» [النوبه:۱۲۸].

یعنی: «به راستی که پیامبری از خودتان [نوع بشر] به سوی شما آمد که بدی شما بر او گران میاید و بر هدایت شما (چه مؤمن و چه غیر مؤمن) آزمند و بر مؤمنان مهربان و دلسوز است».

و مژمنان گرونده به پیامبر (ص) را نیز اینگونه ستوده است: «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» [البلد:۱۷]

یعنی: «پس از آن از كسانى باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به شكيبايى سفارش كرده‏اند و هم به مهربانى‏».

دعای معروف کمیل که یادگاری از امام علی علیه السلام است با جمله رحمت واسعه خدا آغاز میشود: «أللهم إنی أسألک برحمتک التی وسعت کل شیء».

اصالت و سبقت رحمت خدا

واقعیت این است که خدای بزرگ و آفریدگار جهان: رحمان، رحیم، ارحم الراحمین، رئوف، کریم، منان و رزاق است و این همه اوصاف برخاسته از رحمت واسعه او است.

آری خدا قهارو منتقم نیز بوده و فرمان جهاد و پیکار نیز داده است، ولی این اوصاف فرع بر رحمت او بوده و بازگشت آنها به آن است؛ یعنی اگر خدا به جهاد حکم فرمود، نه از این جهت بود که آن را اصل قرار داده باشد، بلکه ماهیت جهاد در اسلام برای دفع شر، ستم و گناه بوده و به کسانی اذن جهاد داده است که مورد ستم قرار بگیرند: «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا…». [الحج:۳۹].

یعنی: «به کسانی که نبرد میکنند اذن نبرد داده شد به این سبب که مورد ستم قرار گرفتند…».

و اگر نبرد علیه مشرکان در ماههای حرام را اذن داده به این جهت بوده است که ظالمانه پیامبر خدا (ص) و مسلمانان را از شهر و وطنشان بیرون رانده و فتنه گری میکردند:

«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل‏…». [البقرة:۲۱۷].

یعنی: « پرسندت از ماه حرام، از جنگ در آن، بگو جنگ در آن گران و بازداشت از راه خدا و كفر بآن و به مسجد الحرام است و بيرون راندن اهلش از آن بزرگتر است نزد خدا و فتنه بزرگتر است از قتل و پيوسته مى‏جنگند با شما تا باز گردانند شما را از كيشتان اگر بتوانند و هر كه از شما از كيش خود برگردد پس بميرد در حالى كه كافر باشد پس اينها تباه شده اعمالشان در دنيا و آخرت و همينها ياران آتشند، در آن جاودانند».

شیخ طوسی (ره) در مصباح المتهجد (ص۴۴۲] با عنوان دعای لیلة الأحد دعایی را نقل کرده است که یکی از جمله های آن این است: «سبحان الذی سبقت رحمتُهُ غضبَه».

ملا صدرا در شرح این جمله نوشته است: «بدان که رحمت خداوند هم در وجود و هم در حکم بر هر چیزی گسترده است، زیرا وجود غضب از نمونه رحمت خدا به غضب است، پس رحمت او بر غضب او پیشی گرفته است». (شرح اصول الکافی۲: ۲۴۹].

بنا براین اصل و اساس ادیان الهی به ویژه آیین مقدس اسلام، کتابهای آسمانی و فرستادگان خدای بزرگ همان رحمت و مهربانی و برای جذب و هدایت مردم به راه راست و صراط مستقیم بوده است.

نمونه های از مهربانیهای پیامبر (ص)

  1. مردم مکه کسانی بودند که پیامبر (صلی الله علیه واله) را بسیار آزار رساندند و قصد کشتن او را داشتند که ناچار شد از ان شهر هجرت نموده و به یثرب (مدینه) برود.

در مدینه نیز او را آرام نگذاشته و حدود ده سال علیه او جنگ کردند تا اینکه مکه به دست مسلمانان فتح شد.

پس از فتح مکه پیامبر (صلی الله علیه واله) آنان را عفو کرد و نگذاشت هیچ خونی از مردم مکه بر زمین ریخته شود.

  1. ) فاطمه (سلام الله علیها) هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله از او پرسید: در روز قیامت شما را کجا بیابم؟ فرمود: «… پل هفتم جهنم!!! (یعنی اگر بشود بدترین افراد را هم نجات خواهم داد) (بحار الانوار ۲۲/۵۳۵/ح۳۷(.

از امام صادق(ع) روایت شده است که روزی مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و وقتی جامه کهنه پیامبر را دید، دوازده درهم برای حضرت فرستاد. رسول الله امام علی(ع) را برای خریدن لباسی با آن پول به بازار فرستاد و حضرت جامه‌ای به دوازده درهم برای پیامبر خریداری کرد.

رسول خدا که جامه را دید، فرمود: علی جان، این پیراهن را [گرانقیمت می‌بینم و] نمی‌پسندم، گمان می‌کنی فروشنده حاضر به فسخ معامله باشد؟ من به نزد فروشنده بازگشتم و گفتم پیامبر این پیراهن را نمی‌پسندد و جامه‌ای ساده و ارزانتر می‌خواهد، حاضری معامله را فسخ کنی؟ او هم پیراهن را گرفت و بهایش را بازپس داد. درهم‌ها را به پیامبر بازگرداندم و همراه ایشان به بازار برای خریدن پیراهنی مناسب روانه شدیم. بین راه کنیزی را گریان دیدیم و حضرت علت گریه‌اش را پرسید و او عرض کرد: صاحبانم مرا چهار درهم داده و برای خرید کالایی روانه کرده‌اند و من پول‌ها را گم کرده‌ام از این رو جرأت بازگشت نزد آنان را ندارم که مبادا تنبیهم کنند. رسول الله چهار درهم از پول‌ها را به او داد تا خرید کرده و بازگردد و به راهش ادامه داد و در بازار پیراهنی به چهار درهم خرید و پوشید و شکر خدا را بر آن پوشش و لباس به جا آورد. در راه بازگشت، مردی برهنه را دیدیم و حضرت پیراهن خود را به او پوشاند و بازگشت و پیراهن دیگری به چهار درهم خرید و پوشید و شکر خدا گفت. وقتی باز می‌گشتیم همان کنیزک را کنار راه دیدیم و علت عدم بازگشتش را پرسیدیم که گفت: چون کارم دیر شده، اگر بازگردم، تنبیه می‌شوم. پیامبر فرمود: جلو بیفت و راه خانه را به من نشان بده. وقتی رسول خدا به در خانه صاحب کنیز رسید، طبق سیره همیشگی‌اش با فریاد بلند به اهل خانه سلام داد ولی جوابی که حکایت از اجازه داخل شدن باشد، دریافت نکرد. پس بار دوم و بار سوم هم سلام داد و در باره سوم اهل خانه جواب دادند و عرض کردند: عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ؛ رسوالله پرسیدند علت جواب ندادتان در بار اول و دوم چه بود؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا ما بار اول و بار دوم سلام شما را شنیدیم ولی دوست داشتیم کلام شما و دعایتان در حق خودمان را بیشتر بشنویم!

رسول خدا علت تأخیر کنیز را گفت و از آنان چشم پوشی بر وی را خواستار شد و آنان عرض کردند که به پاس گرامی داشت حضور شما، او را آزاد کردیم.

پیامبر شکر خدا گفت و فرمود: دوازده درهمی با برکت تر از این دوازده درهم ندیدم که خدا با آن دو برهنه را پوشاند و کنیزی را آزاد کرد. (امالی صدوق، ص۳۱۰، المجلس الثانی و الاربعون، رقم ۳۵۷ / ۵).

این روایت حکایت از تواضع، قناعت، خاکساری، محروم نوازی و اخلاق متعالی رسول خدا دارد به گونه‌ای که ایشان به دلیل همین اخلاق متعالی نه تنها محبوب خدا، که محبوب بندگان خداست و به اندکی از دنیا قناعت کرده و بقیه آن را برای خدمت به بندگان خدا و کسب رضای خدا هزینه می‌کند و خدا هم که شاهد اخلاص اوست، بهترین راه هزینه کرد را به او نشان داده و پیش پایش می‌گذارد. برای مشکل یک کنیز اهمیت قائل می‌شود و برای حل آن به شخصه اقدام می‌کند. حرمت و حریم دیگران را حفظ می‌کند و بدون اجازه به حریمشان وارد نمی‌شود و آن قدر در جامعه محترم است که نه تنها تقاضابش را برآورده کرده که به پاس قدومش سر و جان ومال می بازند.

اسلام رحمانی در کلام رهبر

ممکن است برخی بگویند که مقام معظم رهبری (مد ظله) نیر با عبارت اسلام رحمانی مخالفت کرده است.

پاسخ: متن عبارت معظم له چنین است: «منظور برخی از اسلام رحمانی، لیبرالیسم است».

از این جمله معظم له هم برخی از دوستان و هم برخی از معاندان [بی بی سی] سوء برداشت کرده و او را مخالف اسلام رحمانی جلوه داده اند، در حالی که مقصود او تعریض به دسته اول یعنی افراط گرایان است که توضیح داده شد، از اینکه آنان از عنوان مورد نزاع: نا دیده گرفتن جهاد، دفاع و گسترش آزادیهای غربی و انکار احکام کیفری اسلام و نیز انکار کیفر آخرتی را اراده میکنند، نه اینکه معظم له اسلام رحمانی را قبول نداشته و برای آن اصالت قایل نباشد، از اینرو از دوستان انتظار میرود در تعبیرات خود در این باره تجدید نظر نموده و واقعیت را ملاحظه نمایند.

با توجه به آنچه گذشت عنوان «اسلام رحمانی» از بهترین، درستترین و زیباترین عنوان و تعبیر برای آیین مقدس اسلام است، یعنی اساس ادیان توحیدی به ویژه آیین مقدس اسلام بر پایه رحمت و مهربانی است و برداشت نادرست و انحرافی و کج فهمی برخی از رحمانیت.اسلام نباید موجب شود که ما از این عنوان قرآنی دست کشیده و با آن مخالفت نماییم، خدا فرمود: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون‏». [المائده: ۸]. و نیز همه منادیان اسلام رحمانی را با یک چوب نرانده و به لیبرال بودن متهم ننماییم.زیرا خدا فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا.. وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ… * يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً…». [الحجرات:۱۱ ۱۲].

و در یک کلام هر مفهوم قرآنی که موجب تحریف قرار بگیرذ نباید از آن مفهوم دست کشید، در هنگام دشوار شدن حل مساله نباید صورت مساله را پاک کرد، بلکه باید آن را درست تبیین نموده و اشکال را برطرف کرد.

پیامبر (ص) الگوی انسانها

خداوند متعال پیامبری را با وصف رحمت و مهربانی برای هدایت ما انسانها برگزید و او را الگوی ما قرار داد و فرمود:

«لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِر». (احزاب، آیه۲۱)

«براى شما که به رحت خدا امید و به روز جزا ایمان دارید، رسول خدا سرمشق نيكويى است».

بر این بنیان در اسلام اصل و اساس رحمت و مهربانی است، و ما در زندگی خود باید به پیامبر رحمت اقتدا کنیم و روش او را سرمشق قرار بدهیم، به او اقتدا کنیم و مهربانی با دوست و دشمن را از پیامبر بزرگ اسلام  بیاموزیم.