باسمه تعالی
عمل و کردار شایسته انسان چه از نگاه عقل و چه از نگاه شرع بسیار ارزشمند است، تا آنجا که درآیات فراوانی از قرآن کریم به دنبال ایمان، به عمل صالح توصیه میشود، به عنوان نمونه خداوند فرمود: (وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُون) [بقره: ۸۲] «و كسانى كه ايمان آورده و عمل صالح مىكنند اهل بهشتند و آنان در بهشت جاودانند».
و فرمود (وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَنا) [کهف: ۲]. «و [خداوند] مؤمنانی را كه كارهاى شايسته كنند نويد دهد كه پاداشى نيك دارند».
ارزش کردار پسندیده در اسلام تا آنجا است که در برخورد با کردار نادرست دیگران نیز به رفتار خوب و پسندیده سفارش و فرمان داده شده ایم، چنانکه فرمود (وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ) [فصلت: ۳۴] «و چون معلوم است كه خوبى و بدى يكسان نيست لا جرم تو بدىهاى مردم را با بهترين عكس العمل دفع كن تا آن كسى كه بين تو و او دشمنى هست چنان از دشمنى دست بردارد كه گويى دوستى مهربان است».
چنانکه در مورد هر گوینده ای با گفتار خود و هر نویسنده ای با نوشتار خود که به دیگران پندی می دهد، مخاطب انتظار دارد که نحست آن گوینده و نویسنده خود به آن عمل نماید ، چنانکه ظاهر پند دادن این است که پند دهنده خود به آن عمل می نماید، از اینرو خداوند در قرآن کریم گویندگان بی عمل به گفتار خود را مورد سرزنش قرار داده و فرموده است:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون * كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُون) [سوره صف: ۲ – ۳].
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چرا چيزى به زبان مىگوييد كه در مقام عمل خلاف آن را انجام مىدهيد؟ * اين کار كه سخن بگوييد و خلاف آن انجام بدهيد نزد خدا بسيار سخت بوده و خشم و غضب او را فراهم می آورد».
این سخن در دو میدان جلوه گر می شود:
- در پند و موعظه به دیگران، مانند پند آموزگاران و واعظان و دعوت آنان از مردم به کارهای پسندیده و دوری از کارهای ناپسند، در حالی که خود با اینکه بر آن توانایی دارند آن فرمان را انجام ندهند و یا مورد نهی را انجام بدهند.
و نیز ماننذ پند پدر به فرزندش در چیزی که خود در جوانی در ان مورد از پدر خود پند شنوی نداشته است.
مگر اینکه به فرزند خود تفهیم کند که اگر من آن را انجام ندادم اشتباه کردم و زیان آن را نیز می چشم و یا واعظ پند دهنده بگوید انجام دادن این پند به این دلیل در توان من نیست، ولی شما اگر توانایی دارید آن را انجام بدهید و یا آن را به عنوان حدیث و پند یک شخصیت بزرگ مانند امام معصوم نقل کند و بگوید خودم نیز مخاطب این حدیث هستم و وظیفه دارم آن را انجام بدهم.
- در وعده هایی که به دیگران داده می شود، مانند وعده ی پدر به فرزند و وعده مسئولان یک نظام به مردم که تحقق آنها ممکن نباشد و یا اگر تحقق آنها ممکن باشد ان شخص قصذ انجام دادن آنها را نداشته و یا خود را بر انجام آنها توانمند نداند و با این حال برای فریب مردم وعده بدهد.
مگر ایسنکه هنگام اجرای وعده خود با مشکل طبیعی غیر مترقبه و یا موانع پیش بینی نشده مواجه گردد که در این صورت باید افراد و جمعیتی را که به آنان وعده داده است در جریان بگذارد تا مصداق متحلف از وعده نگردد.
حدیثی از امام کاظم (ع) درباره شیعه حقیقی
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام لِموسى بنِ بكرٍ الواسِطيِّ: «لو مَيَّزتُ شِيعَتي لَم أجِدْهُم إلاّ واصِفَةً ، و لَوِ امتَحَنتُهُم لَما وَجَدتُهُم إلاّ مُرتَدِّينَ ، و لَو تَمَحَّصتُهُم لَما خَلُصَ مِنَ الألفِ واحِدٌ ، و لَو غَربَلتُهُم غَربَلَةً لَم يَبقَ مِنهُم إلاّ ما كانَ لي ، إنّهُم طالَ مَا اتَّكَوا عَلَى الأرائكِ فقالوا : نحنُ شِيعَةُ عَلِيٍّ ! إنّما شِيعَةُ عَلِيٍّ مَن صَدَّقَ قَولَهُ فِعلُهُ». [الكافي ج ۸ ص ۲۲۸ حدیث ۲۹۰].
امام كاظم عليه السلام ـ به موسى بن بكر واسطى ـ فرمود: «اگر شيعيان خود را جدا و مشخص كنم، در ميان آنان جز اهل حرف پيدا نكنم و اگر آنان را بيازمايم، همگى مرتدّ از كار در آيند و اگر آنان را سره و نا سره كنم، از هر هزار نفر يك نفر خالص پيدا نشود و اگر آنان را از غربال بگذرانم، جز آن كه متعلّق به من است كسى باقى نماند . آنان مدتهاست كه بر اريكه ها لميده اند و مى گويند: ما شيعه على هستيم، در صورتى كه شيعه على فقط كسى است كه كردارش گفتارش را تصديق نماید».
پیام این حدیث را همگان به ویژه مسئولان باید جدی بگیریم تا میادا – پناه بر خدا – ما نیز از کسانی نباشیم که امام موسی کاظم علیه السلام آنان را خالص نداسته و در مقام عمل بر طبق اعتقاد و ایمان قصور داشته مرتد شمرده شدند، و باید با تمام وجود تلاش نماییم تا با کردارمان شیعه خالص علی علیه السلام شویم.
سخن امام خمینی (ره) در جمع مسئولان
امام خمینی (ره) نیز در جمع مردم و مسئولان نظام در مورد عمل به گفته ها به انان هشدار داده و گفته است:
«من خوف این را دارم که آنها برای خاطر ما و شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما برای اینکه خود مان مهذب نبودیم به جهنم برویم، خوف زیادی که من دارم که ما روبرو بشویم با آنها، ما در جهنم باشیم و آنها در بهشت باشند، و اشراف به ما پیدا کنند و این خجالت را انسان به کجا ببرد که آنها برای خاطر ما به آن مقامات رسیده اند و ما برای خاطر هواهای نفسانی به این درجه سفلی».
بنا براین دست به دعا برداریم و در پیشگاه خداوند از او بخواهیم تا ما را از مؤمنان و شیعیان عمل کننده خالصانه بر طبق اعتقاد و گفتارمان قرار بدهد.
[منتشر شده در روزنامه بشیر مازندران ۳۱ / ۵ / ۱۴۰۲].